دلسا کوچولو

24 آذرماه 93-روزتولد دلساجون

1394/9/17 12:18
نویسنده : مامان دلسا
215 بازدید
اشتراک گذاری

روز دوشنبه مورخه 24 آذرماه سال 1393 ، در حالیکه بابا و خالجون پریا و دایی فریبرز  بی صبرانه پشت در اتاق عمل بیمارستان قائم رشت منتظر بودند که بلاخره ، ساعت 10:30 صبح  ، خدا این فندق خانم را به ما هدیه داد . از اون روز و اون ساعت دنیای من و باباش پر از گل و شکوفه شد . 

 

بعدظهرش که هوا بارونی بود ، اول از همه عمو محمد بعدش مامان بزرگ(مامان بابا) البته با ی سبد گل خشکل ،عمه جون ،عمه اعظم ،مطهره جون و آقا نقی . البته محمدرضا هم اومد که متأسفانه اجازه ندادن بیاد بالا و کلی هم ناراحت شد .

بعدشم طاهره  جون ، سامره جون به همراه نیلیای خاله اومدن  ، با ی دسته گل طبیعی فوق العاده زیبا و کلی با دیدنت خوشحال شدن و عکسای یادگاری انداختن . روز خیلی قشنگی بود ... آخر شب همه رفتن ولی خالجون پریا موند خیلی هم زحمت کشید چون تا صبح دلساجون  گریه می کرد .

بقیه هم مدام زنگ میزدن ک میخواستن عکس دلسارو از طریق وایبر ببینن خصوصا خاله فیروزه .

البته دکترم خانم عبدالهیان بود که فوق العاده مهربون و دوست داشتنی هستند که همینجا ازشون بابت همه چیز تشکر می کنم . 

الان دارم مینویسم فندق خانم 11 ماه و 17 روز هست که هفته دیگه یک سالش تموم میشه و وارد دو سال میشه . خیلی اینروزا شیطون شده و ما همش باهاش مشغولیممحبت محبتمحبت

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)